چه زود گذشت!!!
نوشته شده توسط : مامان نازنین

 

 

دو سال و شش ماه از کامل شدن شیرینیِ زندگی من و همسری گذشت  وقتی خاطرات گذشته رو

مرور میکنم لبخند رضایت بخشی میزنم و خدا رو شکر میکنم خدا رو شکر میکنم بابت همه نعمتها

بخصوص نعمت مادر شدن لذت میبرم از دیدن نهال کوچولویی که هر روز قد میکشه و رشد میکنه از

شیرین زبونیهاش  از خنده های دلنشینش و دنیای پاکش از قهر کردنهای کودکانه و زود گذرش از خواسته

ها و دنیای کوچیکی که داره لذت میبرم امروز دو سال و شش ماه از با تو بودن گذشت و با عشق

پرورشت دادم یادش بخیر:

روزی که از بیمارستان اومدیم و تو انقد کوچیک بودی که از ترس اینکه نکنه دردت بیاد آروم بغلت میکردم

اما حالا خودت میای دستتو میندازی دور گردنم و میگی تو اِشگه منی زنگِگیه منی

روزی که به بابات گفتم آرزومه فاطمه قدش اندازه این میز وسط پذیرایی بشه ولی حالا از اون میز بالا

میری و میشینی روش

روزی که دور تا دورت رو بالش میزاشتم تا با کمکشون بشینی ولی حالا وقتی میفهمی بابا میخواد

بخوابه بدو بدو میری براش بالش میاری

روزی که تلاش میکردی تا اولین گامهای زندگیتو برداری ولی حالا به دوستای مهدت کمک میکنی تا روی

پا وایسن و تاتی تاتی کنن

روزی که با هر بار ما ما گفتنت انقد ذوق میکردم که چشمام خیس میشد از اشک شوق اما حالا خودت

نقش یه مامانِ مهربون رو برا عروسکهات داری

روزی که سرتو میزاشتی رو سینه بابا و بجای خواب نیم ساعته چند ساعت میخوابیدی اما حالا سر

بابایی رو میزاری رو پاهای کوچیکت و براش لالایی میخونی تا بخوابه

دخترم عشقم نفسم!!!! با تو دوباره متولد شدم با خنده هات خندیدم و با گریه هات گریه کردم تو به

زندگیم رنگ تازه ای دادی خیلی دوستت دارم

نفسم سی ماهگیت با یه دنیا عشق مبارک

همسری روز یکشنبه از مسافرت برگشت که با دیدنش سورپرایز شدیم چون قرار نبود بیاد و یه دفعه ای

بدون اینکه خبر بده اومد

از همه دوستایی که به ما لطف دارن و با کامنتهای زیباشون باعث دلگرمی ما شدن خیلی خیلی ممنون

دوستتون دارم و شرمنده دوستایی که نتونستم بهشون سر بزنم ایشالله در اولین فرصت خدمت میرسم

این هفته واقعا هفته پر کاری بود و الان ساعت ۱۲ شبه و فردا ۷:۳۰ باید سرکار باشم ولی دلم نیومد نیام

و دو نیم سالگی عشقمو تبریک نگم باور کنید انقد مشغول بودم که یادم رفت برم کیک سفارش بدم برا

درست کردنش هم انقد خسته میام خونه که اصلا نمیتونم فکرشو بکنم

دوستای عزیزم ببخشید باور کنید دیگه نمیتونم از اول مرور کنم اگه دیدین جایی رو اشتباه نوشتم

دخترکم بازم میگم تو عشق منی





:: بازدید از این مطلب : 299
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : 26 شهريور 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: